Lovely Melody

ملودی زندگی زیباست

Lovely Melody

ملودی زندگی زیباست

سلام سلام‌سلام

ما مثل همیشه خوبیم، اتفاق خاصی نیفتاده ، بچه ها گرفتار درس و مدرسه و منم سر کار و خونه و بچه داری هستم . 

هالوین خوب بود امسال ملودی با ما نیومد و من و ملینا تنها رفتیم تریک و تریت. کلی شکلات و سوئیت جمع کردیم. دست اخر هم در حد مرگ ترسیدیم دوتامون. ته یه خیابون خلوت تو تاریکی، یه مجسمه اسکلت دیدیم که کنار ساین خیابون روی یه صندلی بود . رفتیم نزدیکتر که ملینا کنارش عکس بگیره منم موبایلم رو در اوردم که عکس بگیرم، همینکه ملینا رفت کنارش وایسه، اقاهه پرید سمت ما و فریاد کشید. اون یه ادم واقعی بود که لباس اسکلت پوشیده بود و ماسک زده بود. اونقدر ماهرانه بی حرکت نشسته بود که ما با مجسمه اشتباه گرفتیم. نتبجه ش شد گریه و وحشت ملینا و جیغ های ممتد من و خنده ای که نمیتونستم کنترل کنم. 

خلاصه که به معنای واقعی ترس رو تجربه کردیم ولی باحال بود

پاییز اینجا خیلی زیباست و هر روز که ملینا رو میبرم مدرسه کلی لذت میبرم دلم میخواد برگهای زیبا رو نوازش کنم، هوا کمی سرد شده اما دلپذیره 


مدتیه فکر درس خوندن به سرم زده و این بار میخوام مامایی بخونم ، دوست دارم که یه کار جدید انجام بدم و از این سکون اخیر خارج بشم. همیشه فضا برای بهتر شدن هست. 

.....    


مرد رابطه م رو کم کم دارم دور میکنم و میخوام تصمیم نهاییم رو بهش اعلام کنم. وقتی که از کیفیت خودت مطمئنی نباید به کمتر از اون رضایت بدی. هیچ گاه برای شروعی دیگر دیر نیست اونقدر باید مقاوم باشم تا در نهایت به  اون چیزی که بهم ارامش میده دست پیدا کنم. قلبم گناه داره حجم زیاد بدجنسی ادمها ازارش میده

..  .....


امیدوارم هر جا هستین بخندین


فعلا بای