Lovely Melody

ملودی زندگی زیباست

Lovely Melody

ملودی زندگی زیباست

سال جدید تحصیلی

دلم براتون تنگ شده بود اما یا فرصت نداشتم یا بی حوصله بودم. ما سه تا خوبیم کالج و مدرسه شروع شده و برگشتیم به روال معمول. امسال هم معلمها بهترن هم ساعت کلاسم بهتره و به کارام میرسم. همکلاسیهام هم خوبن و من بر اساس تجربه پارسال که دارم بیشتر سرم به کار خودمه و خیلی به بعضیاشون نزدیک نمیشم.

بیشترروی کارم تمرکز میکنم و کمتر به اطرافم میپردازم.

ملینا هم همون روز اول که رفت مهد کالج خوشحال بود و حتی از من خداحافظی هم نکرد.امسال بیشتر باهاش پیش دبستانی کار میکنن و جدیتر هستن.

همچنان یه هفته در میون میرن پیش پدرشون و بهشون خوش میگذره. جدیدا هم دوست دختر باباشون به جمعشون اضافه شده و اینجوری که بچه ها میگن دختر خوب و مهربونیه و با هم رابطه خوبی دارن. یه جورایی خیالم راحتر شد چون وقتی یه زن تو خونه س بهتره. به ملودی گفتم برای من مهمه که وقتی میری اونجا راحت باشی اگه زمانی فکر کردی که دوست نداری بری به من بگو و هیچ الزامی نیست که بری خونه پدرت.البته که پذیرشش براش مشکله اینو میفهمم ولی میدونم که به شرایط جدید عادت میکنن ملینا که خوشحاله و زیاد حساس نیست به خاطر سنش .

منم خوبم و با مسیر زندگی جلو میرم. روی ماهتون رو میبوسم و آرزو میکنم هر جا هستین شاد باشید

my Birthday

امسال تصمیم گرفتم که واسه خودم جشن تولد بگیرم و دوستام رو دعوت کنم واسه همین دست به کار شدم و خریدهامو انجام دادم از یه روز قبل هم غذاهایی که میشد تو یخچال نگه دارم آماده کردم روز تولدم هم فقط ته چین مرغ رو  حاضر کردم تا ساعت 12 همه کارام انجام شده بود و تا 5 وقت داشتم حاضر بشم. جاتون خالی مهمونی به خوبی برگزار شد و خیلی بهمون خوش گذشت جا کم بود دلم میخواست تعداد بیشتری مهمون دعوت کنم اما با این هوا نمیشد . بچه ها بیشتر تو حیاط بودن اما سرد بود با اینکه صندلی تو حیاط هم چیدم ولی کسی نرفت بیرون. به ملودی و ملینا هم خوش گذشت و کلی با بچه ها بازی کردن.

دوستام هم لطف کردن و کلی هدیه آوردن همشو دوست داشتم. با پولی هم که واسه تولدم هدیه گرفته بودم واسه ملودی و ملینا لباس مدرسه و کفش و چیزایی که لازم داشتن خریدم .خیالم راحت شد که همه چی برای رفتن به مدرسه حاضره.

کالج هم ثبت نام کردم و یونیفرمم رو سفارش دادم و مشتاقانه منتظر شروع سال جدید تحصیلی هستم.

مدرسه ملودی سه شنبه آینده شروع میشه و امسال آخرین سال مدرسه ابتدایی خواهد بود یعنی امسال سال 6 هست و درسهاش هم امسال مهمتر و جدیتر خواهد بود .

ملینا هم مثل پارسال میره مهد کالج و مثل پیش دبستانی خواهد بود و سال دیگه فول تایم میره مدرسه. امسال تابستون کمی سخت گذشت هم ایران نرفتیم هم اینکه این دوتا خیلی تو خونه با هم دعوا میکردن و گاهی نمیدونستم چیکار کنم. خدا رو شکر که هفته دیگه همه چیز برمیگرده به روال قبل و روتین جدید پیدا میکنیم

از زندگی بدون برنامه خوشم نمیاد .