Lovely Melody

ملودی زندگی زیباست

Lovely Melody

ملودی زندگی زیباست

ما و روزمرگیها

سلام خوشکلا خوبین؟ دلم براتون تنگ شده بود ولی فرصت نداشتم بیام بنویسم. هوا چطوره تو شهر شما؟ ما که امسال تا اینجا هوای بسیار خوبی داشتیم . واسه مردم شمال ناراحتم که برف شدید باعث شده که زندگیشون مختل بشه ایشالا که خدا کمک کنه و این مشکلات هر چه زودتر تمام بشه.

روزهامون خیلی شلوغ و تند میگذره همش وقت کم میارم و خودمو به زور میرسونم که تا آخر شب کارا انجام شده باشه. چند روزیه بچه ها و پدرشون مریض شدن سرما خوردن و من هم در حال مریض داری هستم. این آقایون هم که ماشالا وقتی یه سرما میخورن جوری اکت میکنن که انگار دور از جون چه بیماری گرفتن.

میلیلی هم شروع کرده سه روز در هفته میره مهد و من هم وقت پیدا میکنم که برم ورزش و کارای عقب افتادم رو سر و سامون بدم. روز اول از مهد خوشش اومد ولی وقتی رفتم دنبالش بمیرم الهی اونقدر گریه کرده بود که چشماش ورم داشت. دلیلش هم این بوده که تا بهش میگفتن بشین این نون خامه ای میزده زیر گریه. بعد از روز اول دیگه حاضر نبود پاشو بذاره تو مهد و با گریه از من جدا میشد. دلم میگرفت وقتی با گریه جدا میشد ولی برای خودش و من خوبه که عادت کنه.

کم کم بهتر شده و این هفته عالی بوده و خیلی کم گریه کرده. هر بار که میاد خونه کلمات جدید به کار میبره و من ذوق میکنم. ازم میپرسه: are u alright mum?  من هم محکم مییوسمش و میگم آره من خوبم.

چنتا از شیشه عطرها رو چیده روی هم و خودش برای خودش دست میزنه و میگه: clever Milili  

کلمات فارسی رو با انگلیسی قاطی میکنه و منظورش رو میفهمونه. مثلا میخواد بره طبقه بالا به من میگه: can I go BALA please .   یا اینکه this is my KIF .

ما هم با شیرین زبونیهای مورچه خانم همه خستگی از تنمون در میره.

ملودی هم خوبه و مشغول درسه. تا حالا که دخترم گل کاشته و ازش راضی هستم. کلاس شنا و پیانو رو یه استیج دیگه رفت بالا و خودش هم علاقه داره

هفته پیش منو ملودی رفتیم شو رقص دوستش که میره مدرسه رقص .بسیار زیبا بود سه ساعت شو که پر بود از رنگ و استایلهای زیبا .رقصها فوق العاده بودن ملودی هم اصرار میکرد که بره این مدرسه اسم بنویسه حالا تا ببینیم پدرش حمایت میکنه یا نه. صاحب این آکادمی رقص یه آقای ایرانی هست که با خانمش اینجا رو اداره میکنن. واقعا از دقایقی که اونجا بودیم لذت بردیم.جاتون خالی.


حالا یه کم غیبت در وکنیم. خواهر شوهرم بعد از چند سال سر و کله اش پیدا شده و قربون صدقه برادر زاده هاش میره. ملودی کلمه عمه رو بلد نبود و عمه ش رو نمیشناخت این اولین بار بود که عمه رو میدید و هیچ اشتیاقی نشون نداد.

من هم داشتم حاضر میشدم که با دوستام برم بیرون و اصلا جلوی لپ تاپ ننشستم.

ملینا هم میپرسید این کیه. پدرش جواب داد این خانم عمته . بعد ملینا میگه : سلااااااااااام عمت . من صداشو میشنیدم و از خنده غش کرده بودم. هر چیز رو اونجوری که میشنوه میگه . آخر هر عضو بدنش یه ت میگذاره مثلا پات دستت سرت موهات ...

دوستم واسم کارت عضویت دو هفته ای یکی از بهترین سالن های ورزشی رو هدیه داده که شروع کردم باهاش میرم.

اونقدر این مجموعه شیک و تمیزه و اونقدر به آدم احترام میگذارن که دلم میخواد ساعت بیشتری بمونم ولی چون باید ملینا رو از مهد بردارم وقت زیادی نمی مونه.


کامپیوتر دوستم خراب شده دو روز درگیر اون بودم ولی بالاخره درستش کردم و از اینکه راه حلش رو پیدا کردم خوشحالم. این نشون میده که با وجود نمناکی هوای اینجا سوادم نم نکشیده.


مدتیه دلدرد بد میگیرم مخصوصا صبح ها با درد از خواب بیدار میشم رفتم دکتر و وقتی منو معاینه کرد گفت که یه برآمدگی توی شکمم هست و هر چه زودتر باید اسکن بشم .منتظر نامه بیمارستان هستم تا ببینم چی میشه .ولی یه آزمایش خون کامل نوشت که جوابش اومد و هیچ مشکلی نبوده.

راستی کلاسی که برای کاهش وزن میرفتم رو باز شروع کردم و همچنان رعایت میکنم .12 کیلو کم کردم اینقدر سخت نبود که این 4 کیلوی آخر داره اذیت میکنه. امیدوارم تا عید این چهار کیلو هم کم بشه و به آرزوم برسم.


ببخشید که اینقدر قاطی نوشتم مثل همیشه دوستتون دارم





نظرات 10 + ارسال نظر
مصی شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 04:06 ق.ظ

ای من جیگر اون میلیلی رو برم آخه.دقیقن فریا هم ت می گذاره آخر اون کلمه ها.جالبه...منم راضی هستم که دو روز میره مهد و من می تونم درس بخونم و به قول تو به کارام برسم.خودشم خوشحاله.
باریکلا به ملودی خانوم گل و درسخون.ان اشالله همیشه موفق باشه و شماها کیفش رو ببرین.
ان شالله که مورد دل دردت هم چیزی نباشه عزیزم.مراقب خودت باش.بوس.

مرسی مصی جونم. محبت دارین شما.امیدوارم که فریا مثل ملینا شیطون نباشه.فقط زمانی که خوابه خونه آرومه. خدا نگهشون داره شیرینی زندگی هستن

مریم شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 06:47 ق.ظ

آخ آخ آخ... قربوووونت برم من می لی لی.... جیگر منی تو با این شیرین زبوونیهات...
مهسا جووونم خوشحالم براتون که سرتون با روزمرگیها و خدا رو شکر به خوبی و خوشی گرمه...

زنده باشی خانم زیبا و مهربون. لاو یو گلم

دل آرام شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 09:54 ق.ظ http://www.neshat33.blogfa.com

سلام امیدوارم خوب باشین ،وبلاگتون رو تازه خوندم مطالبتون جالب بود . من هم یه دختر هفت ساله دارم خوشحال میشم به وبم سربزنید لحظه هاتون ارام

مرسی آرام جان عذر خواهی میکنم که این روزا فرصت ندارم اما در اولین زمان مطالبتون رو میخونم

Bahar شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 01:18 ب.ظ

Bah bah, az hame shirin tar bahse laghari bood k dari b natijeh miresi,
Bad ham bahse noon khamei....
Boos baraye hamatoon

مرسی بهارم .میبوسمت

سفید برفی یکشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:48 ق.ظ

سلام به روی ماه خودت
عزززیزم اون نون خامه ایی را بخورش که اینقدر با مزه حرف میزنه
چه قدر دلم ورزش میخواد اما فعلا نمیتونم برم
انشالله اون ورم هم هیچی نباشه،بی خبرمون نگذار،دلواپس ات شدم
روزگار خوش و خرم عزیزم بووووس

مرسی که به فکرم هستی. جواب آزمایشا که چیزی نشون نداده منتظرم از بیمارستان نامه بیاد تا متخصص منو ببینه

barane bahari دوشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 11:59 ق.ظ

mahsa jan omidwaram ke moshkele khasi nabashe baratun.
cheghadr shirin zabun shode in khanum kuchulu.
shad bashin.

مرسی دوست خوبم

ماریا سه‌شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 12:21 ب.ظ

سلام عزیزم.چقدر قالب جدید وبلاگت خوشرنگ و ارامش بخشه، مبارک باشه.
خوشحالم که همه چی خوبه، مخصوصا اینکه باشگاه میری ، ایشالا خیلی زود سرماخوردگی بساطشو برداره و از خونه تون بره، میلیلی خانوم و خانومی گل رو ببوس

مرسی ماریا جون. من هم برای شما بهترینها رو آرزو دارم.

خانمی پنج‌شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:17 ق.ظ http://khanomi133.blogfa.com/

سلام دوست گلم وبلاگ قشنگی داری اگه خواستی منولینک کن بعد بهم خبر منم تورو لینک کنم

ممنون

مامان سیلوانا دوشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:05 ق.ظ

ای جونم ،
خدارو شکر که همه چیز خوبه عزیزم .
برای ملودی خوشحالم که داره پله های موفقیت رو یکی یکی طی می کنه براش آینده ی خیلی خیلی خوبی متصورم . مخصوصا" که مامان عاقل و محکمی مثل تو داره .
میلیلی هم که نگو ، اگه دستم بهش نرسه . خیلی کاراش با مزه و دوست داشتنیه .

می بوسمت عزیزم . مراقب خودت باش .

فدای تو و اون دختر گلت بشم من

گربه تنها شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 12:46 ق.ظ http://devil-angel.blogsky.com

ورزش عالیه ... با سبزیجات ... برای سلامتی طولانی
مهد خوبه بچه اجتماعی بار میاد
تو این سن بچه ها حمایت و تشویق میخوان ... حتما بهشون روحیه بدین
2روز برای درست کردن کامپیوتر ... چش بود
ورزش ... ورزش ... ورزش
خوب بخور و خ ب ورزش کن ... سبزیجات و میوه فراموش نکن و مخصوصا صبح ها یه لیوان شیر
شاید باورت نشه اما شیر صبح باعث میشه ضعف نکنی

ممنون از کامنتهاتون. کامپیوتر هم کلا باید پارتیشن بندی میشد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد