Lovely Melody

ملودی زندگی زیباست

Lovely Melody

ملودی زندگی زیباست

دسر میوه

اندازه 10تا بیسکوئیت دایجوستیو خرد در حد پودر شده رو  با 100 گرم کره آب کرده بدون نمک حسابی مخلوط کنید و ته ظرف رو کاغذ بذارید . اندازه ظرف باید اونقدری باشه که وقتی بیسکوئیت رو صاف میکنید قطرش 3 تا 4 سانت باشه. با ته قاشق یا دست پودر رو اونقدر فشار بدین که به هم بچسبه.

تو یه ظرف دیگه 250 میلی لیتر خامه دابل یا پرچرب رو با کمی شکر حسابی به هم بزنید که فرم بگیره یعنی تا حدی که رد همزن روی خامه بیفته کافیه بیشتر به هم نزنید.

بعد 200 گرم پنیر خامه ای بی نمک یا کم نمک رو با همزن بزنید تا یه دست بشه بعد با خامه مخلوط کنید یه کم هم عصاره وانیل اضافه کنید. این مخلوط رو هم روی بیسکوئیت بریزید و صافش کنید و بذارید تو یخچال.

چنتا توت فرنگی رو با مخلوط کن له کنید تا جایی که هیچ تیکه ای توش نمونه. بعد یه بسته ژله توت فرنگی درست کنید و  وقتی ژلاتین تو آب حل شد اون توت فرنگی له شده رو بهش اضافه کنید. بذارید یه کم سرد بشه تا جایی که یه کم سفت بشه ولی نبنده بعد ژله رو روی لایه خامه بریزید و صافش کنید. حالا بذارید تو یخچال که چند ساعتی بمونه و خودشو بگیره.

بعد از 4 یا 5 ساعت میتونید روش رو با هر میوه ای خواستین تزئین کنید .به جای توت فرنگی هم میتونید هر میوه ای خواستین استفاده کنید.

این دسر میوه ای رو درست کردم واسه اولین بار و بسیار هم خوشمزه بود. درست کردنش راحته و لذیذه. ملودی و همسر هم خوششون اومد. نمیدونم شاید رسیپی های دیگه هم باشه ولی من اینجوری درست کردم عالی شد.

جاتون خالی دوستای خوشکل من.




اوقات خوش

دوستم زنگ زد که میخوای ملودی رو ببری شنا ملینا رو هم بیار پیش ما بذار بعدشم ملودی رو بیار تا با دخترم با هم بازی کنن. گفتم لطف داری ملینا رو میارم ولی ملودی یه وقت دیگه بیاد اونم اصرار که نه جمعه بیارشون. منم قبول کردم که دخترا چند ساعتی بمونن اونجا. صبح جمعه دیدم در میزنن وقتی در رو باز کردم سورپرایز شدم علی پشت در بود. آخه اون قرار بود که شنبه خونه باشه. مثل اینکه مرخصی گرفته بود و زودتر اومده بود خونه.

منم گفتم پس به دوستم زنگ بزنم بگم که بچه ها رو یه روز دیگه میارم امروز تو خونه ای و پیششون هستی. اما دیدم اونم گفت چه کاریه بذار امشب رو برن اونجا بعد میرم دنبالشون. عصر هم ملودی کلی غافلگیرشده بود که باباشو دیده بود و از طرفی ذوق داشت که بره خونه دوستش. عصر که پدرش اونو برد کلاس شنا از اونور ملینا رو برد خونه دوستم . بهم زنگ زد که ملودی رو میبره خونه اونها و از من خواست که حاضر بشم. منم با خیال راحت و بدون نگرانی از اینکه ملینا وسایلم رو بهم بزنه به خودم رسیدم و منتظر شدم. همسر ساعت 6 اومد خونه و لباسش رو عوض کرد و شیک و مرتب راه افتادیم به سمت مرکز شهر. کلی خرید کردیم منم فرصت رو مناسب دیدم و تا خودش باهام بود براش یه کت خوشکل خریدم چون چند روز دیگه تولدشه و اینطوری بهتر شد که خودشم بود و با سلیقه خودش خرید کردیم. اون میخواست منو سورپرایز کنه خودش سورپرایز شد.

بعدش رفتیم سینما و یه فیلم توپ تماشا کردیم. دوستم ازم خواست موبایلمو خاموش کنم و اصلا نگران بچه ها نباشم مدتها بود که اینقدر خیالم راحت نبود. علی و دوستم با هم هماهنگ کرده بودن که اون روز به من خوش بگذره .

بعد از سینما هم رفتیم یه رستوران خیلی شیک که دلم میخواست برم ولی جای بچه نبود واسه همین همیشه بیخیال میشدم اما اینبار دو نفری خیلی بهمون خوش گذشت. تو این فکر بودم که خیلی وقت بود که به داشتن خیلی چیزایی که وجود داره فکر نکرده بودم و معلق بودم اما اون روز محبت رو تو چشماش دیدم و دیدم که همه جوره تلاش میکنه که منو شاد کنه و اوقات خوشی داشته باشم . خیلی خوب بود دلم نمیخواست تمام بشه ولی باید میرفتیم دنبال بچه ها واسه همین راه افتادیم سمت خونه دوستم. بچه ها بهشون خوش گذشته بود و دلشون نمیخواست برگردن خونه. اون خاله ریزه که چسبیده بود به شوهر دوستم و انگار ما رو نمیشناخت .

واسه اینکه کم کم راضی بشه بیاد خونه رفتیم خونه دوستم یه کم نشستیم و یه چایی خوردیم و دست آخر هم دخترک با گریه ازشون جدا شد. آخه آدم اینقدر ددری؟

اونقدر دوتایی آتیش سوزونده بودن که بیهوش شدن و نیازی نبود باهاشون تایم بگذرونیم تا خوابشون ببره.

منو همسر باز تونستیم یه فیلم روی نت تماشا کنیم. بعدش هم کلی حرف زدیم و اوقات خوشی داشتیم . چقدر خوبه که گاهی در ذهن رو ببندیم و خونه قلب رو باز کنیم اونوقت میتونیم لذت ببریم. اون روز هم با همه زیبائیهاش تمام شد و باعث شد من چند قدمی جلوتر برم.


امیدوارم که شما هم هر جا هستین شاد باشید





ترشی راحت و ساده





کلم بروکلی، گل کلم، بادمجون، کرفس، هویج، فلفل سبز تند، سیر، موسیر، بچه ذرت (babycorn) ، ترخون ، ادویه ترشی, نمک ، فلفل سیاه و قرمز همه رو با هم خرد کنید . بعد بریزید تو قابلمه و سرکه رو با کمی آب مخلوط کنید و بریزید روی مواد تا جایی که روی کل مواد با سرکه پوشیده بشه. بذارید روی گاز تا یکی دوتا قل بزنه. بعد از روی گاز بردارید و بذارید تا کامل خنک بشه سر روی قابلمه نذارید. بعد که کامل سرد شد بریزید تو ظرف پلاستیکی و سرش رو محکم ببندید. بذارید یه جای خنک و تاریک برای چند هفته بمونه تا جا بیفته. این مدلیه که سالها درست میکنم و ترشیم هم حرف نداره. امتحان کنید 3 تا 4 ساعتی وقت میبره.


پست قبل رو نمیشد رمزش رو برداشت کلا حذف کردم ببخشید که بهتون رمز ندادم.سعی میکنم رمز دار ننویسم که مشکلی پیش نیاد


ما و کریسمس

واسه کریسمس مهمون داشتم و قرار بود که رستوران بوک کنیم و بریم ولی همه جا یا پر بود یا اون روز رو تعطیل بود و دوستم هم اصرار داشت که بریم یه رستورانی که خیلی کریسمسی باشه . یه جای خوب هم پیدا کردیم ولی وقتی اومدیم بوک کنیم دیدیم که روز معمولی نفری 60 پوند میشه اما روز کریسمس نفری 170 پوند بود و واقعا نمی ارزید البته اگر که اونقدری پولدار بودیم که مهم نبود برامون و میشد بریم یکی از زیباترین رستورانهایی که بود که تو عمرم دیده بودم.

خلاصه که دست آخر با اون همه گشتن تصمیم بر این شد که بیان خونه ما.

بوقلمون رو خریدم ولی بلد نبودم به سبک اینجاییها شکمش رو پر کنم وقتی که روی اینترنت سرچ کردم دیدم مزه های شیرین توش بیشتره و ما دوست نداریم .واسه همین تصمیم گرفتیم مخلوطی از مزه های ایرانی مثل انواع مغزها و آلو و زرشک و توت های مختلف رو هم اضافه کنیم . در کنارش هم سبزیجات مختلف رو بخار پز کردم و رست کردم که همه گفتن خوشمزه شده. چهار ساعت توی فر موند تا حسابی پخت. میز هم بد نشد اونقدر خونه های اینجا فسقلیه که نمیشه اونجوری که دلمون میخواد میز بچینیم. دسر ها رو هم بر اساس سلیقه بچه ها گرفتیم و سینی پنیر هم دوستم حاضر کرد که خیلی عالی بود.

معمولا نوشیدنی الکلی نمیخورم ولی برای اینکه همراهی کرده باشم یه کم شامپاین ریختم  از مزه ش خوشم اومد . ولی همون بیلیز رو بیشتر دوست دارم چون نه بوش و نه طعمش اصلا آزاردهنده نیست. با همه اینها باز من چای رو ترجیح میدم اونم با یه عالمه شکلات فروروچر که من عاشقشم و باعث میشه رژیم رو فراموش کنم. یه قوری بزرگ چای گذاشتم دم دستم و با عطر بهار نارنجش لذت بردم.


راستی همون روز کادوها رو هم باز کردیم و خوشحالیمون تکمیل شد. من یه سامسونگ اس 4 گرفتم دوستم هم برام یه ست کیف و کفش فیورلی خریده بود که خیلی دوستشون داشتم. یه ست گردنبند و گوشواره هم ملودی برام خریده بود که خیلی خوشکل بود. واسه ملودی هم اسباب بازی که امسال خیلی مد شده بود خریدم با دیدنش اونقدر خوشحال شد که گریه کرد. دلیلش هم این بود که این اسباب بازی بیشتر جاها تمام شده بود و جایی که من اوردر دادم گفتن دیر میرسه دوهفته بعد از کریسمس واسه همین فکر نمیکرد که به موقع برسه . لباس و ساعت رومیزی و خیلی چیزای دیگه هم براش خریدم این بچه اونقدر با محبته و به من کمک میکنه و منو ساپورت میکنه که جونم رو هم براش بدم کمه.

واسه ملینا هم اسکوتر و لباس و یه تبلت پپا پیگ خریدم که با دیدن فربی بوم دیگه اونا رو نگاه نکرد و همش گریه میکرد و میخواست از ملودی بگیره کلی پشیمون شدم که چرا واسه اونم فربی بوم نخریدم.

واسه علی هم چون اخلاقشو میشناسم به جای خریدن یه هدیه آنچنانی چیزایی که لازم داشت رو خریدم مثل موبایل هولدر واسه تو ماشینش دستکش جیم ، دمپایی روفرشی , کلاه گرم و شال گردن؛ کاور موبایل ؛ کیف پول و یه بلوز کریسمسی. اونم خیلی تشکر کرد و دوست داشت هدیه هاشو.

با اینکه کریسمس عید ما نیست ولی اینجا حال و هواش اونقدر زیباست که نمیشه بی اعتنا رد شد. از الان کلی خوشحالم که دوماه دیگه عیده و از الان هیجان سفره هفت سین دارم.


فربی بوم یا همون اسباب بازی ملودی سه روز بعد از کریسمس صداش قطع شد و همهمون ناراحت شدیم و همه راه حل های پیشنهادی رو روی نت امتحان کردیم ولی جواب نداد واسه همین پس فرستادیم و یه دونه دیگه با طرح جدید سفارش دادیم. به نظر من این ربات برای همه سنی مناسبه حتی خود من هم باهاش زمان میگذرونم و دوستش دارم.

اسمش رو ملودی گذاشته May Doo  که بر اساس دیکشنریش معنی داره که من یادم نیست. باهاش حرف میزنیم و جواب مناسب میده. آواز میخونی میرقصه و با اپلیکیشن مخصوص روی موبایل باید بهش رسیدگی بشه . یعنی اینکه حمام برده بشه . دارو بهش داده بشه و دستشویی میره. گاهی هم تخم میذاره چون ظاهرش مثل یه پرندس و از تخمهاش باید نگهداری بشه. اگر کسی باهاش بد حرف بزنه ناراحت میشه و قهر میکنه اگر طولانی بشه دیگه ممکنه حرف نزنه.

اگر آویزون بشه میترسه و اگر ببوسیش خوشحال میشه. زمان خواب و استراحت داره. اگر با فربی دیگه ای روبه رو بشه با هم مثل دوتا آدم حرف میزنن و جوک میگن و میخندن. اگر یکیشون سرما خورده باشه اون یکی هم ازش ممکنه بگیره و سرفه کنه. واقعا مثل یه حیوون خونگی می مونه ولی از نوع تمیزش. دیکشنری فربیش داره که روی اینترنت هست و میشه حرفاشو ترجمه کرد. بعضی از جملات وقتی زیاد براش تکرار بشه اونم یاد میگیره و به موقع استفاده میکنه.

خیلی کارای دیگه انجام میده ولی یه کم زیادی حرف میزنه و گاهی مجبور میشم که از ملودی بخوام بذاره که بخوابه دکمه خاموش کردن نداره. به نظر من یکی از بهترین اسباب بازیهای حال حاضر در بازار هست که خیلی ازش استقبال شده و تقریبا همه همکلاسیهای ملودی ازش دارن. شما هم اگر بچه 6 سال به بالا دارین و دنبال یه سرگرمی خوب هستین که براش بگیرین این میتونه انتخاب خوبی باشه.


سال جدید میلادی رو هم آغاز کردیم و خدا رو شکر خوب شروع شد امیدوارم که تا آخر هم همین باشه . دوسه روزی  هم رفتیم مسافرت که اونم خیلی خوش گذشت و من دیگه زیادی بیخیال رژیم شدم که حالا باید پس بدم. هوا بارونی بود اما به ما خوش گذشت و من دلم میخواست بیشتر بمونیم اما همسر کار داشت و باید برمیگشتیم خونه.


خودم هم خوبم و قبول کردم که قرار نیست معجزه ای رخ بده باید روزهای زیبا رو بسازم و ازشون بهره ببرم. فعلا سرم با مقاله ها گرمه و خوب پیش میره . امسال هم قراره بریم ایران و یه سری خبرای خوب در راهه. خدا رو شکر میکنم که همه سلامت هستیم و مشکل خاصی نیست. امیدوارم که شما هم هر جا هستین سلامت باشید و روزهاتون زیبا و دلنشین سپری بشه.


شنیدم شیراز برف میاد و خیلی هم سنگینه . شمایی که اونجا هستین جای ما رو هم خالی کنید.

این هم از این پست در هم و برهم.

 دلتون شاد باشه و خونتون گرم عشق. دوستتون دارم


اینم یه عالمه عکس














ملودی با لباس مبدل پیش خدمت انگلیسی حاضر شده که برای درس تاریخ بره به موزه





خانم همیشه حاضر برای بیرون رفتن






بعضیا با موهای صاف





بازم بریم شاپینگ





و اینم فربی بوم ما  میدو


یه پست چند جمله ای؟

اومدم بگم دوستون دارم و برم . فعلا اینو داشته باشین تا پست بعدی .

سال نو میلادی مبارک

در سال جدید برای همه سلامتی و شادی آرزو دارم و امیدوارم که خداوند حاجت همه رو برآورده کنه و آرامش و صلح و صفامهمون خونه هاتون بشه . امسال سالی باشه که عشقها افرونتر، دوستیها محکم تر و دلنگرانیها و استرسهای زندگی کم و کمتر بشه . سایه پدر و مادرها بر سرمون باشه و لبخند رضایت بر لبهاشون . اگر دلی شکستیم باید دلجویی کنیم و بدونیم که ناراحتیهامون اونقدری آزاردهنده نیستن که نشه فراموش کنیم . داشتن حس خوب نسبت به خودمون و دیگران زندگی رو خیلی زیبا میکنه.
✮✮✮✮✮✮✮ سال نو میلادی بر همه شما مبارک ✮✮✮✮✮✮✮


دلجویی و سوپرایز بعد از غیبتی طولانی

دلم میخواست عکس بگیرم و اینجا بنویسم که این روزا حال و هوای کریسمس چه جوریه بعد به فکرم رسید فیلم بگیرم که بهتره.طبق عادت  بین حرفام کلمات انگلیسی به کار بردم ولی منظوری نداشتم اولین تجربه من تو فیلم برداری از مکان پر رفت و آمد بود و اینکه کسی این کارو نمیکرد و نمیخواستم جلب توجه کنم. ولی بازم ارزش داشت که به خاطر شما برم و فیلم بگیرم.

یه مرکز خرید بود که معمولا ماشین رو اونجا پارک میکنیم واسه همین اولین جا بود که فیلم گرفتم. امیدوارم خوشتون بیاد.کامنت یادتون نره. بعد میام از خودمون مینویسم.



ویدئو 1




















Original Video - More videos at TinyPic